رئیس مجلس ایده آل
به گزارش وبلاگ اخبار و رویدادها، در شرایطی که مجلس دهم از ضعیف ترین مجالس بود می طلبد تا تحول و کارآمدی به عنوان انتظار جدی از مجلس یازدهم از انتخاب رئیس کلید بخورد. به واقع رئیس ایده آل کیست و چه کسی توانمندی نشستن بر چنین جایگاهی را دارد؟!
به گزارش گروه سیاسی وبلاگ اخبار و رویدادها، امیر ابراهیم رسولی، کارشناس مسائل مجلس: اکنون زمان اندکی تا آغاز مجلس یازدهم باقی مانده و طبیعی است یکی از مهمترین مقاطع در آغاز، انتخاب رئیس توسط نمایندگان ملت است. گرچه بعضی در این ایام به دلایل مختلف کناره گیری و یا اظهار تمایل نموده اند، اما تجربه 40ساله مجلس در جمهوری اسلامی آن هم در شرایطی که مجلس دهم از ضعیف ترین مجالس بود می طلبد تا تحول و کارآمدی به عنوان انتظار جدی از مجلس یازدهم از انتخاب رئیس کلید بخورد. به واقع رئیس ایده آل کیست و چه کسی توانمندی نشستن بر چنین صندلیی را دارد؟!
1) رئیس مجلس؛ رئیس همه نمایندگان
یکی از ویژگی های مهم در فردی که قرار است مجلس را مدیریت کند مقبولیت عمومی است. رئیس مجلس باید بتواند علیرغم داشتن مشی سیاسی شخصی و جریانی اش رئیس همه نمایندگان باشد.
رئیس همه نمایندگان بودن به معنی افول از اصول نیست بلکه مدیریت تمامی سلایق حاضر در خانه ملت است حتی کسانی که از نظر سیاسی در تضاد با او باشند.
رئیس مجلس در صندلی دستوری نیست بلکه صندلی مدیریت او تعاملی ست لذا باید بتواند با تعامل 300 نفر را مدیریت کند تا اهداف قوه تامین و کارآمدی این نهاد لحاظ گردد.
در این مورد به عنوان مثال فردی متعلق به قشر فرهنگیان؛ صنعت گران و یا از حزب خاصی است و در میان آنان پایگاهی دارد گرچه آن اقشار و گروه ها موجه و محترم، اما دلیل مقبولیت سیاسی اجتماعی و جامعیت نیست بلکه رئیس باید کل نگر باشد تا محدود نشده و متهم به حمایت از قشر خاصی نیز نگردد. این چنین است که مقبولیت عمومی حاصل می گردد.
2) چهره ملی
بعضی چهره ملی اند؛ در ورزش؛ در علم؛ در هنر ... بعضی وزیر بوده اند و بعضی نماینده ادوار، اما رئیس مجلس باید بتواند همه شناخت و شهرت و توانمندی اش شهره خواص و عوام باشد.
شناخت از او در کل کشور تراز مجلس و نمایندگان را بالا خواهد برد. چه بسا درسطح بین الملل این شناخت موثر است. چنین فردی از سیستان تا اردبیل؛ از مشهد تا اهواز و روستاهایش حداقل چهره و نام او را می شناسند و در کنار این شهرت سابقه اجرایی و مدیریتی را با خود دارد؛ لذا صرف سابقه وزارت یا وکالت ملاک چهره ملی بودن و شایستگی ریاست نیست.
شاهد مثال عملکرد شورای نگهبان در تایید یا ردصلاحیت کاندیدا های ریاست جمهوری ست. بوده اند افرادی که وزیر، نماینده، سفیر یا همه این ها با هم را داشته اند، اما رد صلاحیت شدند. در این فقره منظور مقایسه ریاست قوه مقننه و مجریه نیست، اما آیا ریاست مجلس اهمیتی کمتر از ریاست قوه ای ست که قرار است بر آن نظارت نمایند؟
اگر فردی صلاحیتش در رسیدن به رئیس یک قوه با دلایلی رد شده می تواند رئیس قوه دیگر باشد؟ در نگاهی دیگر حداقل دچار تشکیک است؛ لذا رئیس مجلس باید شأن ملی؛ اجرایی و مدیریتی قابل توجه داشته باشد تا عملکرد او مبتنی بر واقعیات رقم خورد نه رویاپردازی و وعده گذاری؛ درعین حال چنین شخصیتی ست که دستگاه ها و دیگر ارکان کشور خود را با او هماهنگ و تعامل بین او و دیگران برقرار میگردد؛ و اگر چنین نباشد وزن سیاسی و اجتماعی او پایین بوده و دودش به چشم مجلس میرود.
3) اقتدار سیاسی و شخصیتی در کنار سوابق
رییس مجلس باید کارنامه عملی او با شخصیت سیاسی اش متناسب و دارای اقتدار باشد. فردی که هر روز سیاستی مغایر بگیرد نمی تواند در مجلس نیز ثبات ایجاد کند. با همه بودن و با هیچکس نبودن آفت رئیس مجلس است. مواضع صریح در بزنگاه های انقلاب به جای تغییر رنگ دادن برای دریافت پست و میز نقطه ضعف کسی ست که قصد دارد رئیس انقلابی و عملگرا در مجلس یازدهم باشد. به زبان ساده مواضع دو پهلو نمی تواند رئیس مجلس را در اهداف عالیه این قوه و در راس بودن رهنمون کند در عین حال استقلال مجلس در مقابل قوای دیگر و ایستادگی مستدل در مقابل دولتی که قانون را بر نمی تابد افول می نماید.
شاید این مثال در ضعف سه دوره اخیر مجلس و مدیریت آن مشهود بود آنگاه که امروز کسی نمی داند مواضع علی لاریجانی دقیقا چیست؟ به ادعای خود در نطقی انقلابی است؟ برجام بیست دقیقه ای است؟ ضربه زننده به جریان اصولگرا در مجلس هشتم برای رسیدن به ریاست است؟ در انتخابات مجلس دهم مورد حمایت اصلاح طلبان قم است و یا سیمای لاریجانی در اواخر دهه هفتاد است؟
این سردرگمی؛ مجلس و نمایندگان را نیز چند شاخه کرد تا دود آن به چشم کارآمدی مجلس رفت.
امروز نیز بعضی کاندیدا ها گرچه در کارنامه خود وزارت و نمایندگی رادارند، اما عدم اقتدار و ثبات سیاسی و شخصیتی در سابقه کاری آنان موجبات تکرار گذشته خواهد شد.
در نهایت باید گفت رئیس مجلس؛ رئیس جمهور یا وزیر نیست که برنامه بدهد و دستور و بقیه اجرا نمایند بلکه باید دارای ویژگی های فوق باشد تا مجلس بتواند با مشارکت همه نمایندگان دو وظیفه نظارتی و تقنین را مدبرانه و مقتدر انجام دهد؛ دولت پیر و خسته ای را وادار به حرکت نماید و با تلاشی جهادی مجلس به راس امور باز گرداند.
ان شالله
منبع: خبرگزاری دانشجو