پیامی که هم اکنون شنیده می گردد
به گزارش وبلاگ اخبار و رویدادها، بیژن کیامنش - عضو شورای سردبیری گروه استان های خبرنگاران: آیا دوچرخه قفل ترافیکی کلان شهرهای کشور را می تواند بگشاید؟... پاسخ دکتر حناچی شهردار تهران به این پرسش همیشه مثبت بوده است.
به باور شهردار تهران استفاده فراگیرازامکاناتی مانند مترو، اتوبوس درون شهری و دوچرخه، مطمئنا شهرهای بزرگ کشور را از هوای آلوده و ترافیک های قفل شده دورخواهد کرد. اعتماد شهردار به گفته اش چنان استوار بوده است که از ابتدای ورود به خیابان بهشت، ازاهمیت بازگشت دوچرخه به سامانه رفت و آمد شهری سخن گفته است. البته دکتر حناچی فقط به بیان اهمیت دوچرخه برای گگرددن قفل ترافیک بسنده ننموده بلکه ازهمان ابتدای تصدی شهرداری تهران، پا پیش گذاشته و روزهای سه شنبه به همراه جمعی از معاونان و مدیران مجموعه شهرداری، ازمنزل تا خیابان بهشت رابا دوچرخه پیموده است. افزون براین شهردار تهران با هدف فرهنگ سازی و گسترش آگاهی های مدنی، سه شنبه های هر هفته را روز بدون خودرو اعلام نموده است.
این ایده خلاق اگر چه با واکنش های غیر حرفه ای بعضی از دست اندرکاران روبرو شد، اما در کوتاه مدت توانسته نگرش به کارکرد دوچرخه را تحت تاثیر قرار دهد. در حاضر حاضر به هرجای کشور که سفر کنید، ازنقش بسیار مهم دوچرخه در کاهش ترافیک شهری سخن می گویند. در واقع دوچرخه به عنوان جایگزین استراتژیکی ترافیک شهری، در کنار مترو و اتوبوس های همگانی، کاملا در فرهنگ اجتماعی شهرهای بزرگ کشور جا افتاده است. اما هنوز تنگناهای بسیاری برای استفاده فراگیر از دوچرخه در جامعه وجود دارد. در تقسیم بندی کلی شاید بتوانیم بخش مهمی از این موانع را بینشی تلقی کنیم.
متاسفانه بعضی ذهنیت ها هیچ گاه به راه گشا بودن پدیده دوچرخه باور نداشته اند. وجود این دست نگرش ها در 70 سال گذشته، باعث شده خیابان بندی و ساختارهای رفت و آمد شهری، کاملا بی توجه به دوچرخه و کارنمودهای طبیعی آن ساخته گردد. در هیچ یک از شهرهای کشور محلی برای رفت و آمد دوچرخه سواران تا یک دهه گذشته پیش بینی نشده است. در واقع دوچرخه که قدیمی ترین سازه صنعتی انسان است، تاکنون نتوانسته، به شکلی موثر و با کارنمودهای اصلی خود، به شهرهای کشور بیاید. این واقعه اجتماعی، در طول سال های گذشته، پیامدهای بسیاری به دنبال داشته است که کمترین این پیامدها، کاهش شدید تقاضا برای خرید این سازه قدیمی بوده است.
اندک بودن میزان تقاضا در جامعه شهری و روستایی، باعث شده که سرمایه گذاری برای ساخت دوچرخه، هرگز دارای توجیه مالی نباشد. به همین خاطرتا نیم قرن گذشته کوشش چندانی برای فراوری این محصول در کشور نشد. هر چند که کارخانه بزرگ ساخت دوچرخه در سه دهه پیش در قوچان شروع شد. اما فعالیت این کارخانه حکایت تلخ دوصد آب چشم است. زیرا کارخانه به مدیریت بخش خصوصی واگذار شد. اما نداشتن اهلیت و توانمندی در مدیرانی که تحت عنوان بخش خصوصی این کارخانه را تملک کردند، تنها کارخانه دوچرخه سازی کشورزمین گیر وبا شتاب مضمحل شد. در این شرایط واردکنندگان به میدان آمدند و با واردات گسترده از چین، ظرفیت های اندک علمی و فنی جامعه را به حاشیه بردند. این پدیده باعث بروز واقعه ای شد که همه روزه در جامعه ما تکرار می گردد و آن از میان رفتن ساختارهای دانش و تکنولوِژی ساخت دوچرخه در ایران است.
کوتاه سخن آن که اگر به اقدامات و تصمیمات شهردار تهران از منظر کوشش برای رونق فرهنگ دوچرخه سواری و ایجاد ساختارهای شهری برای عبور و مرور دوچرخه بنگریم، در خواهیم یافت که حرکت سیستمی دکتر پیروز حناچی، در جهت ایجاد افقی نو برای متحول کردن مسئولیت های شهروندی در قبال محیط زیست و ترافیک شهری است. تصمیمی که در صورت تداوم به بازگشت صنعتی می انجامد که بی توجهی فرهنگی ما شهروندان، باعث شده که ساختارهای فنی و علمی آن از جامعه رانده گردد؛ یعنی صنعت بومی و پویای دوچرخه سازی در کشور...
منبع: همشهری آنلاین